الف) عدم وجود تفاهم بين
مديران و متصديان واحدهاي اقامتي
ب) عدم وجود توازن بين
عرضه و تقاضا
الف) اگر مديران و متصديان
واحدهاي اقامتي به تفاهم لازم در خصوص استفاده از جارچيان
برسند، قطع و يقين به مشكلات ايجاد شده توسط جارچيان پايان
داده خواهد شد. با اين توضيح كه متأسفانه به جهت تفهيم بد
موضوعِ رقابت، بين متصديان واحدها هميشه اتفاق نظر به وجود
آمده كه مي توان ورود تعداد مسافر را به توسط جارچيان
افزايش و گوي سبقت را از ديگران ربود؛ در حالي كه مي توان
از اين نيروي كاري (جارچيان) به گونه ديگري نيز استفاده
كرد.
ب) متأسفانه ميزان عرضه
واحدهاي اقامتي نسبت به تقاضاي آن از طرف ميهمان، خيلي
بيشتر است. لذا وجود اين اصل سبب گرديده كه يك رقابت غير
سازنده بين متصديان و مديران واحدها ايجاد گرديده و ايشان
به اشتباه، جهت رفع اين مشكل يعني افزايش درصد اشغال واحد
خود از وجود كساني به نام جارچي استفاده نمايند.
آنچه كه در ابتداي امر به
نظر مي رسد، اين است كه كارشناسي هاي صورت گرفته تأييد
ناهنجاري به وجود آمده به توسط جارچيان را به صورت گسترده
در تمامي سطوح اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و مهمتر از همه
بدعت گذاري در صنعت گردشگري را تأييد نموه و نظر به اصلاح
آن با توجه به وضعيت صاحبان اين واحدها و آينده صنعت
توريسم منطقه به جد دارند، لذا انتظار مي رود كه تمامي
مديران واحدهاي اقامتي كه خوشبختانه صاحبان آن نيز مي
باشند. با تشكيل گروه هايي منسجم و متوالي به صورت مستمر
نسبت به بررسي معظلات مبحث مزبور اقدام و تصميمات موثري
جهت رفع آن اتخاذ و به موجد اجرا گذاشته و تمامي همكاران
را اخلاقاً و قانوناً، موظف به اجرا و رعايت آن نموده و با
وضع قوانين و مصوبه هايي لازم از ارگان ها، نهادها و
سازمان هاي زيربط، خواسته شود ضمن اجراي مصوبات، متخلفان
را تحت پيگرد قرار دهند كه در همين راستا به نظر مي رسد
ارائه چندين روش به شرح ذيل جهت ساماندهي جارچيان لازم و
ضروري باشد كه موثرترين آن عبارت است:
الف) آنچه كه مهم است و
لازم مي باشد تمامي همكاران گرامي توجه نمايند اين مهم مي
باشد كه متأسفانه نياز صاحبان خانه هاي مسكوني به ورود
مسافر به واحدشان كه شايد در حد فقط خانه خودشان باشند،
آنقدر زياد هست كه شايد نياز يك هتل دار به آن حد نرسد. با
اين توضيح كه ايشان متأسفانه بيشتر كساني هستند كه به جهت
عدم توسعه صنعت كشاورزي بنابه دلايل چندي آن را رها كرده و
به اين شغل رو آورده و از اين رهگذر امرار و معاش مي
نمايند. لذا در صورت سركوب ايشان با مشكلات چندي مواجه
خواهند گرديد كه شايد وصف آن در حوصله اين مبحث نباشد. لذا
در ابتداي امر آنچه كه به نظر مي رسد ضروري است، ساماندهي
ايشان مي باشد كه با يك راهكار منطقي و كارشناسي شده و
ايجاد كيوسك ويژه راهنماي واحدهاي اقامتي و خانگي و با جمع
آوري چندين جارچي آموزش ديده، نسبت به راهنمايي ميهمانان
اقدام نموده و به صورت دوره اي و با وضع شرايط لازم جهت
بازديد ميهمان از خانه هاي مذكور اقدام و در نهايت نسبت به
اسكان آنها اقدام نمايند. در كنار اين كيوسك با ايجاد
واحدي ديگر با عنوان مركز اطلاع رساني واحدهاي هتلي و
آپارتماني نسبت به معرفي هتل ها و هتل آپارتمان ها و
مسافرخانه ها اقدام كرده و در نهايت ايجاد اين كيوسك ها و
استقرار جارچيان در آن سبب خواهد شد كه ميهمان در بدو ورود
به شهر، كلاسِ كارِ خود را مشخص نمايد كه آيا مسافر هتلي
است يا مسافر خانگي. لذا اين موضوع مي تواند سبب سازماندهي
كوتاه مدت اين معضل گرديده و سيماي عمومي شهر را از آنچه
كه هست، تغيير دهد.
ولي آنچه كه در بلند مدت
به نظر مي رسد ضروري باشد ايجاد توازن بين عرضه و تقاضاست.
لذا در اين راستا لازم مي باشد به عرض رسانده شود كه علت
پايين بودن تقاضا براي واحدهاي اقامتي ناشي از عدم پايداري
اقامت ميهمان است كه آن هم به جهت عدم وجود زير ساخت هاي
صنعت گردشگري در بخش هاي پايين دست هتلداري مي باشد. با
اين توضيح كه بيشترين ساعت ماندگاري مسافر در واحدهاي
اقامتي 36 ساعت است كه اين موضوع ناشي از عدم وجود
تفريحگاهها و تفرجگاهها، مراكز خريد مناسب، مراكز تفريحي و
ورزشي مساعد و مكان هاي مناسبي است كه شايد فقط ويژه مراكز
توريستي و شهرهاي مسافر پذير باشد. لذا اگر اين امكان
ايجاد گردد تا بتوان جهت سرمايه گذاري را در اين شهر از
بخش ايجاد واحدهاي اقامتي حاضر به بخش هاي پايين دست
هتلداري سوق داد، مي توان اوقات فراغت ميهمان را پر كرده و
عامل ترغيب ايشان جهت اقامت در اين شهر شد. با عنايت به
اينكه منطقه اردبيل و شهر توريستي سرعين از امتيازات چندي
از جمله هواي مطبوع در نيم سال اول و جاذبه هاي زمستاني
خاصي در نيم سال دوم، پايين بودن هزينه هاي مربوط به اقامت
و غذا و متناسب بودن موقعيت استان اردبيل در شمالغرب كشور
به جهت مركزيت جفرافياي آن نسبت به استان هاي آذربايجان
شرقي و غربي و شمال كشور، برخوردار است؛ لذا سبب خواهد
گرديد سير اين تحولات محسوس تر گردد و از سرعت بالاتري
برخوردار باشد.
لذا به نظر مي رسد تا سازمان محترم ميراث فرهنگي و گردشگري
استان، شهرداري و فرمانداري سرعين علي الحساب با مخالفت از
صدور مجوز هتل و هتل آپارتمان، سرمايه متقاضيان را كه با
ايجاد يك بينش واقعي نسبت به تغيير جهت سرمايه گذاري به
بخش هاي مذكور، سوق، تا از اين رهگذر به دو هدف قابل توجه
دست يابد.
كمك به سوددهي و بهره وري بيشتر واحدهاي اقامتي
ايجاد بازار كار مناسب براي سرمايه گذاران و افزايش بهره
وري متناسب با حجم سرمايه گذاري هاي ايشان
لذا جهت حذف كامل موضوع جارچيان، در بلند مدت به نظر مي
رسد ضروري باشد تا مديريتي منطقي بر سرمايه گذاري صورت
گرفته و متناسب با نيازهاي منطقه، صورت گيرد و از بروز
سرمايه گذاري هاي قهقرايي جلوگيري شود. هر چند جهت رفع اين
معضل در كشورمان لازم است كارهاي بزرگي صورت گيرد، ولي
آنچه كه براي منطقه ضروري مي باشد علي الحساب استفاده
مناسب از آورده هاي شخصي سرمايه گذران و هدف دهي به آن مي
باشد. به همين جهت طرح هاي چندي به شرح ذيل جهت سرمايه
گذاري معرفي مي گردد كه قابل بررسي است:
الف) ايجاد مركز خريد عسل:
با توجه به اينكه 60 درصد از مغازه هاي اين شهر را عسل
فروشي ها تشكيل مي دهند؛ متأسفانه هيچ ميهماني از كم و كيف
توليد و عرضه عسل با خبر نيست و فروش آن به صورت غير اصولي
صورت مي گيرد؛ در حالي كه اگر بتوان مركز خريدي ايجاد كرد
كه توأمان ميهمان در جريان توليد قرار گرفته كه اين امر با
حضور يك زنبور دار توليد كننده ميسر مي باشد، در اين صورت
ميهمانان مي توانند نسبت به خريد نياز خود از فروشگاه هاي
تعيين شده در كنار اين واحد اقدام نمايند كه ضمن پر كردن
اوقات فراغت مسافران، عامل ايجاد ثروت و ايجاد خاطره اي
ماندگار از جريان آنچه كه بالعينه مي بيند، خواهد بود.
ب) ايجاد زمين ورزشي - تفريحي:
مي توان با ايجاد زمين ورزشي در نزديكي شهر، ميهمانان را
نسبت به پر كردن اوقات فراغت ترغيب كرد. از اين رهگذر، هم
مي توان كسب در آمد نموده و هم ميهمانان را به خواسته
مطلوب خود رساند. اين نوع زمين ها مي توانند در برگيرنده
بخش هاي اسب دواني، تنيس، فوتبال، استخر شنا و... باشند كه
به عنوان يك كمپ كوچك ورزشي - تفريحي براي تمام اقشار
خواهند بود.
ج) ايجاد شهربازي بزرگ:
ايجاد يك شهربازي بزرگ شايد در بدو امر از حيث سرمايه
گذاري، منطقي به نظر نرسد. لذا مي توان با قسمت كردن آن به
بخش هاي كوچكتر انجام چنين طرحي را توجيه پذير ساخت؛ به
عنوان مثال مي توان يك آكواريم شيشه اي بزرگ كه توأماً بخش
هاي مختلفي در كنار آن، از جمله رستوران و كافي شاپ نيز
باشد، احداث نمود.
د) ايجاد مركز كشاورزي - باغباني:
مي توان اقدام به ايجاد يك مركز كشاورزي با گرايش باغباني
كه متناسب با شرايط باغباني منطقه بوده، نمود. در اين
مركز، با پرورش درختان مثمره، ضمن بازديد ميهمان از اين
مركز، در سايه انداز درختان آن، مي توان از ميوه همان درخت
بنابه درخواست ميهمان گرامي، ارائه خدمات نمود.
ه) ايجاد مركز تجاري- تفريحي:
ايجاد يك مركز تجاري - تفريحي شامل باغ پرندگان، باغ گلها
و... كه ميهمان ضمن بازديد از وضعيت فراهم شده در آن نسبت
به خريد مورد درخواست خود، اقدام نمايد.